فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Corkscrew

ˈkɔːrkskruː ˈkɔːkskruː

گذشته‌ی ساده:

corkscrewed

شکل سوم:

corkscrewed

سوم‌شخص مفرد:

corkscrews

وجه وصفی حال:

corkscrewing

شکل جمع:

corkscrews

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

چوب‌پنبه‌بازکن، چوب‌پنبه‌کش (ابزاری برای بازکردن چوب‌پنبه از در بطری‌)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

I always keep a corkscrew in my kitchen drawer for opening wine bottles.

همیشه برای باز کردن بطری‌های شراب در کشو آشپزخانه‌ام چوب‌پنبه‌بازکن نگه می‌دارم.

Can you pass me the corkscrew? I need to open this champagne bottle.

آیا می‌تونی اون چوب‌پنبه‌کش رو به من بدی؟ باید این بطری شامپاین رو باز کنم.

adjective

پیچ‌واپیچ، پیچ‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He clenched his fist around the corkscrew wire.

مشتش را دور سیم پیچ‌واپیچ گره کرد.

Her corkscrew hair bounced with every step she took.

موهای پیچ‌دارش با هر قدمی که برمی‌داشت بالا و پایین می‌رفت.

verb - transitive

پیچ‌وتاب خوردن (یا داشتن)

From here on, the road corkscrews up the mountain.

از اینجا به بعد جاده تا سر کوه پیچ‌وتاب دارد.

The kite corkscrewed.

بادبادک پیچ‌وتاب خورد.

verb - intransitive

مارپیچ رفتن

The cyclist corkscrewed through the steep mountain trail.

دوچرخه‌سوار در مسیر شیب‌دار کوهستانی مارپیچ رفت.

The car corkscrewed through the narrow.

ماشین در باریکه مارپیچ رفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corkscrew

  1. verb to move or proceed on a repeatedly curving course
    Synonyms:
    wind twist turn coil curl snake spiral meander twine weave wreathe entwine
  1. noun a bottle opener that pulls corks
    Synonyms:
    bottle screw latchstring

ارجاع به لغت corkscrew

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corkscrew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corkscrew

لغات نزدیک corkscrew

پیشنهاد بهبود معانی