Corker

    ˈkɔːrkər ˈkɔːkə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun
    (شخص یا دستگاه) چوب‌پنبه‌زن (به بطری و غیره)، سرگذار (به بطری و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    noun
    (عامیانه - شخص یا چیز) چشمگیر، قابل‌ملاحظه، (استدلال یا اظهار) قاطع، برهان
    - His argument was quite convincing a corker!
    - استدلال او کاملاً مجاب‌کننده و بسیار خوب بود.
    noun
    (عامیانه) دروغ شاخ‌دار
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت corker

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «corker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/corker

    لغات نزدیک corker

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند