فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Corking

American: ˈkɔːrkɪŋ British: ˈkɔːkɪŋ

گذشته‌ی ساده:

corked

شکل سوم:

corked

سوم‌شخص مفرد:

corks

معنی

(عامیانه) بسیار عالی، خیلی زیبا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corking

  1. verb to plug up something, as a hole, space, or container
    Synonyms:
    closing blocking filling clogging stopping choking congesting
  1. adjective very good
    Synonyms:
    great good swell neat nifty groovy keen dandy bully smashing slap-up peachy cracking bang-up
  1. verb close a bottle with a cork
    Antonyms:
    uncorking

ارجاع به لغت corking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corking

لغات نزدیک corking

پیشنهاد بهبود معانی