فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Peachy

ˈpiːtʃi ˈpiːtʃi

صفت تفضیلی:

peachier

صفت عالی:

peachiest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal

عالی، بسیار خوب، خوشگل، قشنگ، زیبا، خوش‌تیپ، خوش‌پوش

Everything went peachy during the family reunion.

هنگام جمع شدن خانواده، همه‌چیز عالی پیش رفت.

Her performance in the play was absolutely peachy.

بازی او در نمایشنامه کاملاً عالی بود.

adjective

(شبیه به) هلو، هلویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The walls of the room were a soft, peachy color.

رنگ دیوارهای اتاق ملایم و هلویی بود.

The flowers in the garden bloomed with peachy petals.

گل‌های باغ با گلبرگ‌های شبیه به هلو شکوفا شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد peachy

  1. adjective of something resembling a peach in color
    Synonyms:
    nice great fine splendid excellent marvelous swell peachy-colored peachy-coloured dandy neat keen groovy not-bad bang-up good bully smashing slap-up corking cracking nifty divine

ارجاع به لغت peachy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peachy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peachy

لغات نزدیک peachy

پیشنهاد بهبود معانی