صفت تفضیلی:
nicerصفت عالی:
nicestدقیق، ظریف، لطیف، حساس، مویین، پر ظرافت، (شخص یا ابزار) پردقت، پرمهارت، موی بین، موی سنج، آگاه به تفاوت های اندک، ریزسنج، باریک بین، موشکاف
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
a very nice distinction
تمایز بسیار پرظرافت
a nice distinction between two meanings of a word
تمایز دقیق میان دو معنی یک واژه
a nice point of law
نکتهی ظریف حقوقی
a nice problem
مسئلهی حساس
nice measurements with special instruments
اندازهگیریهای موشکافانه با ابزار ویژه
nice judgement
داوری پردقت
(واژهی کلی که برای بیان خشنودی به کار میرود) خوشایند، متوافق، جذاب، گیرا، قشنگ، نازنین، مؤدب، ملاحظه کار، متواضع، باادب، با معرفت، محترم، متعارف، طبق رسوم و سنتها، با خوش سلیقگی، خوب، عالی، معرکه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She likes her tea nice and hot.
او دوست دارد که چای، حسابی گرم باشد.
a nice day
یک روز خوب
It was nice of you to come.
لطف کردید تشریف آوردید.
nice weather
هوای خوب
This soup tastes very nice.
این سوپ خیلی خوشمزه است.
the nice dishes at the party
خوراکهای خوب در مهمانی
(رفتار و اخلاق) پرملاحظه، محتاط و پیش اندیش، با وجدان، نجیب، آدم خوب
He is nice about his diet.
او دربارهی رژیم خوراکی خود وسواس دارد.
Nice girls do not go there alone.
دخترهای نجیب تنها آنجا نمیروند.
مشکل پسند، دیرخشنود، با فرهنگ، فرهیخته
She is too nice about her clothes.
در لباس خیلی مشکلپسند است.
(مهجور) نادان، احمق، ابله
(مهجور) خجالتی، کمرو، پرناز
(عامیانه) به طور خوشایند، به خوبی (کنایه وار) بد، ناخوشایند
با کسی خوشرفتاریکردن، روی خوش نشاندادن، لطفداشتن
(عامیانه) کاملاً، بهطور خوشایند، بهخوبی
کلمهی «Nice» در زبان فارسی به «خوب»، «دلپذیر»، «زیبا»، «مهربان» یا «خوشایند» ترجمه میشود.
معنی دقیق آن بستگی به بافت جمله و زمینهی استفاده دارد، اما در کلیت، «nice» واژهای مثبت و پرکاربرد در زبان انگلیسی است.
در سادهترین و رایجترین استفاده، «nice» برای توصیف افراد به کار میرود؛ وقتی گفته میشود "She is a nice person"، منظور این است که آن فرد خوشرفتار، خوشبرخورد، یا مهربان است. در این کاربرد، واژهی «nice» نشاندهندهی ویژگیهای انسانی مثبت نظیر ادب، محبت، همدلی و خوشرفتاری است. افراد «nice» معمولاً در جامعه خوشناماند و دیگران دوست دارند با آنها وقت بگذرانند یا همکاری کنند.
در زمینهی رویدادها یا تجربهها، «nice» به معنی دلپذیر یا لذتبخش است. مثلاً وقتی کسی میگوید "We had a nice trip"، به این معناست که آن سفر خوشایند، راحت و رضایتبخش بوده است. در این معنا، «nice» به کیفیت کلی تجربه اشاره دارد، بیآنکه الزاماً جزئیات خاصی را توضیح دهد. به همین دلیل است که این واژه بهطور گسترده در مکالمات روزمره، برای پاسخ مثبت یا ابراز رضایت کلی به کار میرود.
در مورد اشیاء یا مکانها نیز، «nice» به معنای زیبایی، تمیزی یا نظم اشاره دارد. مثلاً جملهی "This is a nice place" ممکن است به طراحی زیبا، آرامش فضا یا امکانات خوب یک مکان اشاره داشته باشد. یا در مورد لباس و ظاهر، «You look nice today» جملهای معمول برای ابراز تحسین و تشویق است، گرچه از نظر معنایی ساده به نظر میرسد. ویژگی این واژه آن است که حتی در کاربردهای بسیار روزمره، لحن مثبت و دوستانهای ایجاد میکند.
واژهی «nice» در حوزهی رفتار اجتماعی نیز نقش مهمی دارد. این کلمه اغلب بهعنوان ابزار نرمی و حفظ ادب به کار میرود. عباراتی مانند "It would be nice if you could help" یا "That’s a nice gesture" نشاندهندهی قدردانی و تشویق برای اقدامات محترمانهاند. از این جهت، «nice» واژهایست که نقش مهمی در حفظ فضاهای محترمانه و دوستانه ایفا میکند.
نکتهی جالب دربارهی «nice» این است که با وجود کاربرد بسیار زیاد، در نوشتار رسمی یا توصیفهای دقیق، اغلب توصیه میشود که واژهای خاصتر جایگزین آن شود. مثلاً به جای گفتن "a nice book"، شاید "an engaging book" یا "a well-written book" دقیقتر و پُرمعناتر باشد. با این حال، در زبان گفتاری و روابط انسانی، «nice» همچنان یکی از کلیدیترین واژهها برای انتقال حس مثبت و صمیمی باقی مانده است.
صفت تفضیلی nice در زبان انگلیسی nicer است.
صفت عالی nice در زبان انگلیسی nicest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nice» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nice