۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Nice

naɪs naɪs

صفت تفضیلی:

nicer

صفت عالی:

nicest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A1

دقیق، ظریف، لطیف، حساس، مویین، پر ظرافت، (شخص یا ابزار) پردقت، پرمهارت، موی بین، موی سنج، آگاه به تفاوت های اندک، ریزسنج، باریک بین، موشکاف

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

a very nice distinction

تمایز بسیار پرظرافت

a nice distinction between two meanings of a word

تمایز دقیق میان دو معنی یک واژه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a nice point of law

نکته‌ی ظریف حقوقی

a nice problem

مسئله‌ی حساس

nice measurements with special instruments

اندازه‌گیری‌های مو‌شکافانه با ابزار ویژه

nice judgement

داوری پردقت

adjective

(واژه‌ی کلی که برای بیان خشنودی به کار می‌رود) خوشایند، متوافق، جذاب، گیرا، قشنگ، نازنین، مؤدب، ملاحظه کار، متواضع، باادب، با معرفت، محترم، متعارف، طبق رسوم و سنت‌ها، با خوش سلیقگی، خوب، عالی، معرکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She likes her tea nice and hot.

او دوست دارد که چای، حسابی گرم باشد.

a nice day

یک روز خوب

نمونه‌جمله‌های بیشتر

It was nice of you to come.

لطف کردید تشریف آوردید.

nice weather

هوای خوب

This soup tastes very nice.

این سوپ خیلی خوشمزه است.

the nice dishes at the party

خوراکهای خوب در مهمانی

adjective

(رفتار و اخلاق) پرملاحظه، محتاط و پیش اندیش، با وجدان، نجیب، آدم خوب

He is nice about his diet.

او درباره‌ی رژیم خوراکی خود وسواس دارد.

Nice girls do not go there alone.

دخترهای نجیب تنها آنجا نمی‌روند.

adjective

مشکل پسند، دیرخشنود، با فرهنگ، فرهیخته

She is too nice about her clothes.

در لباس خیلی مشکل‌پسند است.

adjective

(مهجور) نادان، احمق، ابله

adjective

(مهجور) خجالتی، کمرو، پرناز

(عامیانه) به طور خوشایند، به خوبی (کنایه وار) بد، ناخوشایند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nice

  1. adjective likable, agreeable
    Synonyms:
    good pleasant friendly agreeable kind lovely attractive charming welcome fine and dandy amiable gracious considerate helpful polite cordial delightful favorable superior winning admirable commendable inviting obliging becoming genial gentle well-mannered prepossessing seemly winsome simpatico okay approved peachy nifty swell ducky copacetic decorous ingratiating unpresumptuous
    Antonyms:
    unpleasant bad unlikable disagreeable nasty horrible repulsive
  1. adjective precise, neat, refined
    Synonyms:
    accurate exact correct careful strict particular rigorous meticulous fastidious fine tidy dainty delicate proper decent refined genteel becoming seemly right discriminating discerning choosy critical exacting fussy picky finicky finical persnickety conforming respectable well-bred distinguishing minute trim hairsplitting subtle scrupulous befitting squeamish finespun finicking trivial
    Antonyms:
    imprecise unrefined disordered unmannerly

Collocations

be nice to someone

با کسی خوش‌رفتاری‌کردن، روی خوش نشان‌دادن، لطف‌داشتن

Idioms

nice and

(عامیانه) کاملاً، به‌طور خوشایند، به‌خوبی

سوال‌های رایج nice

معنی nice به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Nice» در زبان فارسی به «خوب»، «دلپذیر»، «زیبا»، «مهربان» یا «خوشایند» ترجمه می‌شود.

معنی دقیق آن بستگی به بافت جمله و زمینه‌ی استفاده دارد، اما در کلیت، «nice» واژه‌ای مثبت و پرکاربرد در زبان انگلیسی است.

در ساده‌ترین و رایج‌ترین استفاده، «nice» برای توصیف افراد به کار می‌رود؛ وقتی گفته می‌شود "She is a nice person"، منظور این است که آن فرد خوش‌رفتار، خوش‌برخورد، یا مهربان است. در این کاربرد، واژه‌ی «nice» نشان‌دهنده‌ی ویژگی‌های انسانی مثبت نظیر ادب، محبت، همدلی و خوش‌رفتاری است. افراد «nice» معمولاً در جامعه خوش‌نام‌اند و دیگران دوست دارند با آن‌ها وقت بگذرانند یا همکاری کنند.

در زمینه‌ی رویدادها یا تجربه‌ها، «nice» به معنی دلپذیر یا لذت‌بخش است. مثلاً وقتی کسی می‌گوید "We had a nice trip"، به این معناست که آن سفر خوشایند، راحت و رضایت‌بخش بوده است. در این معنا، «nice» به کیفیت کلی تجربه اشاره دارد، بی‌آن‌که الزاماً جزئیات خاصی را توضیح دهد. به همین دلیل است که این واژه به‌طور گسترده در مکالمات روزمره، برای پاسخ مثبت یا ابراز رضایت کلی به کار می‌رود.

در مورد اشیاء یا مکان‌ها نیز، «nice» به معنای زیبایی، تمیزی یا نظم اشاره دارد. مثلاً جمله‌ی "This is a nice place" ممکن است به طراحی زیبا، آرامش فضا یا امکانات خوب یک مکان اشاره داشته باشد. یا در مورد لباس و ظاهر، «You look nice today» جمله‌ای معمول برای ابراز تحسین و تشویق است، گرچه از نظر معنایی ساده به نظر می‌رسد. ویژگی این واژه آن است که حتی در کاربردهای بسیار روزمره، لحن مثبت و دوستانه‌ای ایجاد می‌کند.

واژه‌ی «nice» در حوزه‌ی رفتار اجتماعی نیز نقش مهمی دارد. این کلمه اغلب به‌عنوان ابزار نرمی و حفظ ادب به کار می‌رود. عباراتی مانند "It would be nice if you could help" یا "That’s a nice gesture" نشان‌دهنده‌ی قدردانی و تشویق برای اقدامات محترمانه‌اند. از این جهت، «nice» واژه‌ای‌ست که نقش مهمی در حفظ فضاهای محترمانه و دوستانه ایفا می‌کند.

نکته‌ی جالب درباره‌ی «nice» این است که با وجود کاربرد بسیار زیاد، در نوشتار رسمی یا توصیف‌های دقیق، اغلب توصیه می‌شود که واژه‌ای خاص‌تر جایگزین آن شود. مثلاً به جای گفتن "a nice book"، شاید "an engaging book" یا "a well-written book" دقیق‌تر و پُرمعناتر باشد. با این حال، در زبان گفتاری و روابط انسانی، «nice» همچنان یکی از کلیدی‌ترین واژه‌ها برای انتقال حس مثبت و صمیمی باقی مانده است.

صفت تفضیلی nice چی میشه؟

صفت تفضیلی nice در زبان انگلیسی nicer است.

صفت عالی nice چی میشه؟

صفت عالی nice در زبان انگلیسی nicest است.

ارجاع به لغت nice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nice

لغات نزدیک nice

پیشنهاد بهبود معانی