آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Finicky

ˈfɪnɪki ˈfɪnɪki

معنی finicky | جمله با finicky

adjective

ایرادی، دیرپسند، فیومه‌گیر، سخت راضی، بد‌قلق، بهانه‌گیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He is very finicky about his food.

او درباره‌ی خوراکش خیلی بهانه‌گیری می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد finicky

ارجاع به لغت finicky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «finicky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/finicky

لغات نزدیک finicky

پیشنهاد بهبود معانی