صفت تفضیلی:
more criticalصفت عالی:
most criticalانتقادی، نکوهشی، منتقدانه، نقادانه، عیبجویانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
He was very critical of the way you behaved.
او از طرز رفتار تو خیلی انتقاد کرد.
The professor wrote a critical review of the student's thesis.
استاد نقدی عیبجویانه از پایاننامهی دانشجو نوشت.
a critical study of Sa'di's works
مطالعهی منتقدانهی آثار سعدی
critical angle
زاویهی حد
حیاتی، اساسی، مهم، کلیدی، ضروری، تعیینکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Access to accurate data is critical for making informed decisions.
دسترسی به دادههای دقیق برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه ضروری است.
The team's performance in the first half was critical to their overall victory.
عملکرد تیم در نیمهی اول برای پیروزی کلی آنها کلیدی بود.
the most critical moment in her life
حیاتیترین لحظهی عمرش
critical value
ارزش سرگشتی، مقدار شاخص
حاد، بحرانی، شدید، خطرناک، وخیم، مرگبار (بیماری، آسیب)
Her illness is critical.
بیماری او وخیم است.
He suffered a critical injury during the accident and was rushed to the emergency room.
او درحین تصادف آسیب شدیدی دید و فوراً به بخش اورژانس منتقل شد.
انگلیسی بریتانیایی وخیم، بحرانی (بیمار)
His injuries are so severe that he remains in critical condition.
آسیبهای او آنقدر شدید است که در وضعیت بحرانی باقی مانده است.
The patient is in critical condition, and doctors are doing everything they can to save him.
بیمار در وضعیت وخیم قرار دارد و پزشکان تمام تلاش خود را برای نجات او انجام میدهند.
خطرناک، جدی، اضطراری، شدید، بحرانی
The company is facing a critical financial situation and may go bankrupt.
شرکت با وضعیت مالی بحرانی روبهرو است و ممکن است ورشکست شود.
The air quality has reached a critical level due to the pollution.
کیفیت هوا بهدلیل آلودگی به سطح وضعیت اضطراری رسیده است.
a critical situation in international relations
وضعیت نگرانکننده در روابط بینالمللی
a critical shortage of fuel
کمبود شدید سوخت
critical damping
میرایی بحرانی
critical mass
جرم بحرانی (واگردان)
مورد تحسین منتقدان قرار گرفتن
بسیار منتقد/انتقادی
به شدت منتقد/انتقادی
تحلیل انتقادی، بررسی موشکافانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «critical» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/critical