امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Derogatory

dɪˈrɑːɡətɔːri dɪˈrɒɡətri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more derogatory
  • صفت عالی:

    most derogatory

معنی و نمونه‌جمله

adjective
سست و ضعیف، مضر، زیان‌آور و مایه رسوایی، خفت‌آور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He made derogatory remarks about you.
- او درباره‌ی شما حرف‌های توهین‌آمیزی زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد derogatory

  1. adjective offensive, uncomplimentary
    Synonyms:
    aspersing belittling calumnious censorious contumelious critical damaging decrying defamatory degrading demeaning deprecatory depreciative despiteful detracting disdainful dishonoring disparaging fault-finding humiliating injurious malevolent malicious maligning minimizing opprobrious reproachful sarcastic scornful slanderous slighting spiteful unfavorable unflattering vilifying
    Antonyms:
    appreciative complimentary favorable flattering praising

ارجاع به لغت derogatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «derogatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/derogatory

لغات نزدیک derogatory

پیشنهاد بهبود معانی