با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Appreciative

əˈpriːʃətɪv əˈpriːʃətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more appreciative
  • صفت عالی:

    most appreciative

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قدردان، مبنی بر قدردانی، قدرشناس، حق‌شناسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I am appreciative of all you have done for me.
- از آنچه در حقم کرده‌اید، سپاسگزارم.
- The thirsty old man gulped down the water appreciatively.
- پیرمرد تشنه آب را با قدردانی سرکشید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد appreciative

  1. adjective thankful
    Synonyms: beholden, grateful, indebted, obliged, responsive
    Antonyms: unappreciative, ungrateful
  2. adjective understanding, recognizing worth
    Synonyms: admiring, affectionate, alive, aware, cognizant, conscious, considerate, cooperative, cordial, enlightened, enthusiastic, favorable, friendly, generous, keen, kindly, knowledgeable, magnanimous, mindful, perceptive, pleased, receptive, regardful, respectful, responsive, satisfied, sensitive, supportive, sympathetic, understanding
    Antonyms: ignorant, neglectful

لغات هم‌خانواده appreciative

ارجاع به لغت appreciative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «appreciative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/appreciative

لغات نزدیک appreciative

پیشنهاد بهبود معانی