امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Considerate

    kənˈsɪdrət kənˈsɪdrət
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more considerate

    • صفت عالی:

      most considerate

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    باملاحظه، بافکر، محتاط

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - He is always considerate of others.
    - او همیشه رعایت حال دیگران را می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد considerate

    1. adjective respectful of others
      Synonyms:
      kind thoughtful attentive polite mindful patient sympathetic concerned generous accommodating obliging tactful compassionate solicitous amiable benevolent unselfish warmhearted tender discreet mellow complaisant forbearing chivalrous circumspect magnanimous kindly cool big like a sport charitable
      Antonyms:
      disrespectful inconsiderate selfish impatient thoughtless inattentive unfeeling mean scornful unmindful

    لغات هم‌خانواده considerate

    ارجاع به لغت considerate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «considerate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/considerate

    لغات نزدیک considerate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی