آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Charitable

ˈtʃærətəbl ˈtʃærətəbl

معنی charitable | جمله با charitable

adjective

دست‌گیر، سخی، مهربان، (مؤسسه) خیریه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He offered his time and money charitably.

او از روی خیرخواهی وقت و پول ارزانی می‌داشت.

Quite charitably he chose to ignore my mistakes.

با کمال گذشت اشتباهات مرا نادیده گرفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a charitable foundation

مؤسسه‌ی خیریه، بنیاد نیکوکاری

to make charitable donations

خیرات کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد charitable

ارجاع به لغت charitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «charitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/charitable

لغات نزدیک charitable

پیشنهاد بهبود معانی