آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Charitable

ˈtʃærətəbl ˈtʃærətəbl

معنی charitable | جمله با charitable

adjective

دست‌گیر، سخی، مهربان، (مؤسسه) خیریه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He offered his time and money charitably.

او از روی خیرخواهی وقت و پول ارزانی می‌داشت.

Quite charitably he chose to ignore my mistakes.

با کمال گذشت اشتباهات مرا نادیده گرفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a charitable foundation

مؤسسه‌ی خیریه، بنیاد نیکوکاری

to make charitable donations

خیرات کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد charitable

ارجاع به لغت charitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «charitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/charitable

لغات نزدیک charitable

پیشنهاد بهبود معانی