امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Clement

ˈklemənt ˈklemənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
آب‌و‌هوا ملایم، معتدل، لطیف link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Ghamsar's clement weather in summertime.
- هوای ملایم قمصر در تابستان.
- It's very clement for the time of year.
- هوا برای این زمان از سال خیلی معتدل است.
adjective
بخشاینده، رئوف، رحیم، مهربان، رحمان، با گذشت، با مروت، شفیق، بخشایشگر
- a clement master who freed his slaves.
- ارباب با مروتی که بردگان خود را آزاد کرد.
noun
اسم خاص مذکر (مخفف آن: Clem - مؤنث آن: Clementine و Clementina)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clement

  1. adjective calm, mild (weather)
    Synonyms:
    balmy clear fair fine moderate peaceful temperate warm
    Antonyms:
    harsh severe violent
  1. adjective forgiving
    Synonyms:
    benevolent benign benignant charitable compassionate easy forbearing gentle humane humanitarian indulgent kind kind-hearted kindly lenient merciful mild soft-hearted sympathetic tender tolerant
    Antonyms:
    hard hard-hearted harsh mean unforgiving

ارجاع به لغت clement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clement

لغات نزدیک clement

پیشنهاد بهبود معانی