امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Benignant

bəˈnɪɡnət bəˈnɪɡnət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مهربان، لطیف، خوش‌خیم، ملایم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد benignant

  1. adjective Affording benefit
    Synonyms:
    advantageous benefic beneficent beneficial favorable good benign helpful profitable propitious salutary toward useful
    Antonyms:
    malign
  1. adjective Characterized by kindness and concern for others
    Synonyms:
    kind altruistic beneficent benevolent benign good gracious goodhearted kindhearted kindly

ارجاع به لغت benignant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «benignant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/benignant

لغات نزدیک benignant

پیشنهاد بهبود معانی