صفت تفضیلی:
more beneficialصفت عالی:
most beneficialسودمند، مفید، خوب، پرمنفعت، بااستفاده، سودبخش
Building strong relationships with colleagues can be beneficial for career growth.
ایجاد روابط قوی با همکاران میتواند برای رشد شغلی مفید باشد.
Fresh air is beneficial to one's health.
هوای تازه برای سلامتی خوب است.
Most of the effects of science have been really quite beneficial to people.
بیشتر پیامدهای علم واقعاً برای مردم سودمند بوده است.
ذینفع، سودبرنده، بهرهور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The beneficial owner of the company's shares prefers to remain anonymous.
مالک ذینفع سهام شرکت ترجیح میدهد ناشناس باقی بماند.
The beneficial stockholders were pleased with the company's financial performance.
سهامداران ذینفع از عملکرد مالی شرکت راضی بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «beneficial» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beneficial