امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Favorable

    ˈfeɪvrəbl ˈfeɪvrəbl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more favorable

    • صفت عالی:

      most favorable

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: favourable

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    انگلیسی آمریکایی سازگار، مطلوب، مساعد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - a favorable wind
    - باد مطلوب
    - favorable opinion
    - نظر مساعد، بینش سازگار
    adjective
    سپاس‌آمیز، تقدیرآمیز، ستایش‌آمیز، تعریف‌آمیز، تاییدآمیز، موافقت‌آمیز
    - a favorable recommendation
    - توصیه‌ی موافقت‌آمیز
    - He cast a favorable vote for the bill.
    - او به لایحه رأی تاییدآمیز داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد favorable

    1. adjective approving, friendly
      Synonyms:
      friendly kind positive supportive understanding encouraging sympathetic agreeable amicable benevolent benign well-intentioned well-disposed inclined predisposed assenting in favor of okay complimentary laudatory commending affirmative praiseful reassuring approbatory approbative benignant acclamatory recommendatory
      Antonyms:
      unfriendly bad unfavorable disagreeable unpromising
    1. adjective good, timely, advantageous
      Synonyms:
      nice helpful pleasant happy lucky suitable appropriate beneficial promising encouraging useful welcome convenient opportune healthful wholesome fair pleasing gratifying reassuring fit advantageous kindly benign seasonable bright fortunate full of promise pleasurable well-timed auspicious providential benefic cheering toward pleasureful worthy prosperous
      Antonyms:
      bad harmful hurtful unfavorable unhelpful injurious detrimental hindering hurting derogatory

    ارجاع به لغت favorable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «favorable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/favorable

    لغات نزدیک favorable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی