صفت تفضیلی:
more favorablyصفت عالی:
most favorablyبا موافقت، توأم با رضایت، رضایتآمیز، رضایتمندانه، بهنحو مطلوب
The audience responded very favorably.
واکنش مخاطبان بسیار رضایتمندانه بود.
He speaks very favorably of your work.
او از کار تو بسیار تعریف میکند.
(در مقایسه) بهتر، بیشتر، بالاتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Berlioz compared him favorably to Beethoven and Gluck.
برلیوز او را در مقایسه با بتهوون و گلوک، بهتر دانست.
The findings suggest that most participants responded favorably to this strategy.
یافتهها نشان میدهد که اکثر شرکتکنندگان بیشتر به این طرح رأی دادهاند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «favorably» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/favorably