آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Conveniently

kənˈviːniəntli kənˈviːniəntli

معنی conveniently | جمله با conveniently

adverb B2

به‌طور مناسب، به‌طور راحت، به‌راحتی، به‌طور بی‌دردسر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

This house is very conveniently located.

این خانه به‌طور مناسب خیلی راحت و مناسب واقع شده است. (=دسترسی به آن راحت است)

I asked her to clean up the kitchen but of course she conveniently forgot.

از او خواستم آشپزخانه را تمیز کند اما او به‌راحتی و به‌طور بی‌دردسر فراموش کرد. (با خنده)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد conveniently

  1. adverb in a convenient manner
    Synonyms:
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده conveniently

  • adverb
    conveniently

ارجاع به لغت conveniently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conveniently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conveniently

لغات نزدیک conveniently

پیشنهاد بهبود معانی