آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

مشاجره به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / moshaajere /

dispute, disagreement, argument, quarrel, squabble, wrangle, clash, skirmish, altercation, brannigan, broil, contention, contest, controversy, expostulation, war of words

dispute

disagreement

argument

quarrel

squabble

wrangle

clash

skirmish

altercation

brannigan

broil

contention

contest

controversy

expostulation

war of words

بگومگو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

دو برادر سر ارث مشاجره کردند.

The two brothers had an argument over the inheritance.

طرفین مشاجره را با هم آشتی دادن

to conciliate (between) the parties in a dispute

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مشاجره

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
ستیزیدن نزاع کردن

ارجاع به لغت مشاجره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مشاجره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشاجره

لغات نزدیک مشاجره

پیشنهاد بهبود معانی