آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

شرمگاه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sharmgaah /

کالبدشناسی pubes, pudendum, privy parts, genitals, reproductive organ

pubes

pudendum

privy parts

genitals

reproductive organ

اندام تناسلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او با دقت موهای اطراف شرمگاهش را تراشید.

He carefully shaved the hair around his pubes.

دکتر در حین مشاوره، آناتومی شرمگاه را توضیح داد.

The doctor explained the anatomy of the pudendum during the consultation.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شرمگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شرمگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شرمگاه

لغات نزدیک شرمگاه

پیشنهاد بهبود معانی