بهطور مشقتبار، بهطرز نامناسب، بهطور مشکلساز، بهطور ناجور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Both local airports are inconveniently located.
هر دو فرودگاه محلی در موقعیت نامناسبی واقع شدهاند.
The new offices were comfortable, but inconveniently arranged.
دفاتر جدید رضایتبخش بودند، اما بهطرز ناجوری چیده شده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inconveniently» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inconveniently