فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Convenor

kənˈviːnɚ kənˈviːnə

توضیحات:

این لغت به‌صورتِ convener نیز نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی بریتانیایی (مقام عالی‌رتبه‌ی اتحادیه‌ی کارگری بریتانیا که در یک کارخانه یا اداره‌ کار می‌کند) نماینده‌ی اتحادیه‌ی کارگری بریتانیا در کارخانه/اداره

He became the union convenor of the factory.

او به‌عنوانِ نماینده‌ی اتحادیه‌ی کارگری بریتانیا در کارخانه منصوب شد.

Successive attempts were made by union officials, shop stewards and convenors to get talks goings.

تلاش‌های پی‌در‌پی توسط مقامات اتحادیه کارگری بریتانیا، نماینده‌های کارگران و نماینده‌ی اتحادیه‌ در کارخانه، برای ادامه‌ی مذاکرات انجام شد.

noun countable

(شخصی که مسئول سازماندهی و ترتیب دادن گردهمایی با ماهیت اجتماعی یا حرفه‌ای یا قانون‌گذاری یا آموزشی است) سازمان‌دهنده، ترتیب‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the convener of the symposium

سازمان‌دهنده‌ی سمپوزیوم

the convenor of meeting

ترتیب‌دهنده‌ی جلسه

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده convenor

  • noun
    convenor

ارجاع به لغت convenor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convenor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convenor

لغات نزدیک convenor

پیشنهاد بهبود معانی