گذشتهی ساده:
convenedشکل سوم:
convenedسومشخص مفرد:
convenesوجه وصفی حال:
conveningگردآمدن، دور هم جمع شدن، جمع کردن، تشکیل جلسه دادن، همایش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The senate will convene tomorrow.
مجلس سنا فردا جلسه خواهد داشت.
He convened a small group to discuss the issue.
او گروه کوچکی را برای بحث دربارهی موضوع گرد هم آورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «convene» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convene