آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Gather

    ˈɡæðər ˈɡæðə

    گذشته‌ی ساده:

    gathered

    شکل سوم:

    gathered

    سوم‌شخص مفرد:

    gathers

    وجه وصفی حال:

    gathering

    معنی gather | جمله با gather

    verb - transitive B2

    گردآوری کردن، جمع کردن، گرد کردن، نتیجه گرفتن، استنباط کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    to gather information

    اطلاعات گردآوری کردن

    (R. Herrick) gather ye rosebuds while you may.

    تا می‌توانی شکوفه‌های گل سرخ جمع کن.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He gathered the blanket about his legs.

    پتو را دور پاهای خود پیچید.

    to gather the wheat crop

    محصول گندم را درو کردن و انباشتن

    I gather that they disagreed.

    به این نتیجه رسیده‌ام که موافق نیستند.

    to gather speed

    سرعت گرفتن

    He gathered his brow.

    جبین را در هم کشید.

    verb - intransitive

    گرد آمدن، جمع شدن، بزرگ شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The brothers gathered around their father's corpse.

    برادرها دور جسد پدرشان حلقه زدند.

    A large crowd gathered at the scene of the accident.

    جمعیت زیادی در محل حادثه گرد آمده بودند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They gathered for lunch.

    برای نهار گرد هم آمدند.

    The boil has gathered and is ready to be lanced.

    دمل رسیده شده و برای نیشترزنی آماده است.

    Clouds gathered.

    ابرها متراکم شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gather

    1. verb come or bring together
      Synonyms:
      collect assemble meet unite rally muster group associate concentrate draw converge flock crowd mass accumulate pile up heap amass aggregate bunch up cluster congregate herd round up corral hang out hang around swarm throng garner hoard stockpile draw in scrape together forgather huddle reunite gang up pour in show up capture choose pick cull pluck marshal scare up get together stack up close with make the scene poke punch
      Antonyms:
      separate scatter disperse distribute divide spread allot deal
    1. verb be led to believe; infer
      Synonyms:
      think assume suppose imagine expect presume understand conclude judge reckon deduce surmise suspect learn hear find take make draw
      Antonyms:
      misunderstand
    1. verb harvest, pick out
      Synonyms:
      reap glean garner pick select extract draw cull pluck take in pick up pile stack mass ingather heap crop
      Antonyms:
      plant grow
    1. verb gain, increase
      Synonyms:
      grow increase rise expand enlarge build heighten intensify deepen swell thicken wax

    Phrasal verbs

    gather up

    1- چیدن و انباشتن، گردآوری کردن 2- در هم کشیدن (مثل ابرو)، به هم فشردن

    Idioms

    be gathered to one's fathers

    مردن، به اجداد پیوستن

    سوال‌های رایج gather

    گذشته‌ی ساده gather چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده gather در زبان انگلیسی gathered است.

    شکل سوم gather چی میشه؟

    شکل سوم gather در زبان انگلیسی gathered است.

    وجه وصفی حال gather چی میشه؟

    وجه وصفی حال gather در زبان انگلیسی gathering است.

    سوم‌شخص مفرد gather چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد gather در زبان انگلیسی gathers است.

    ارجاع به لغت gather

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gather

    لغات نزدیک gather

    • - gateway
    • - gath
    • - gather
    • - gather evidence
    • - gather speed
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.