آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Marshal

ˈmɑːrʃl ˈmɑːʃl

شکل جمع:

marshals

معنی marshal | جمله با marshal

noun adverb

مارشال، ارتشبد، کلانتر، سردسته، به ترتیب نشان دادن، راهنمایی کردن با (تشریفات)، مرتب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The marshal captured the horse thieves.

کلانتر اسب دزدها را دستگیر کرد.

to marshal forces for battle

نیروها را برای نبرد آراستن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I tried to marshal my thoughts.

کوشیدم که افکار خود را متمرکز کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد marshal

سوال‌های رایج marshal

شکل جمع marshal چی میشه؟

شکل جمع marshal در زبان انگلیسی marshals است.

ارجاع به لغت marshal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «marshal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/marshal

لغات نزدیک marshal

پیشنهاد بهبود معانی