آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Deputy

ˈdepjəti ˈdepjəti

شکل جمع:

deputies

معنی deputy | جمله با deputy

noun countable C1

نماینده، وکیل، جانشین، نایب، قائم‌مقام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a deputy prime minister

معاون نخست‌وزیر

a deputy director

قائم مقام مدیر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

In his absence, his deputy will manage the company.

در غیاب او معاونش شرکت را خواهد چرخاند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد deputy

سوال‌های رایج deputy

شکل جمع deputy چی میشه؟

شکل جمع deputy در زبان انگلیسی deputies است.

ارجاع به لغت deputy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deputy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deputy

لغات نزدیک deputy

پیشنهاد بهبود معانی