با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Backup

ˈbækʌp ˈbækʌp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    backups

توضیحات

این واژه در حالت اسم (Noun) و صفت (Adjective) به این شکل نوشته می‌شود: backup و در حالت فعل (verb) به این شکل نوشته می‌شود: back up؛ هرچند گاهی‌ در حالت فعل نیز از back-up استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective countable uncountable B2
پشتیبان، پشتیبانی، جایگزین، زاپاس، یدک، یدکی، کمکی، احتیاطی، ذخیره، استندبای، رزرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- We're going to need some backup for this project.
- برای این پروژه به پشتیبانی نیاز خواهیم داشت.
- The party is going to be outdoors, so we'll need to organize somewhere as a backup in case it rains.
- این مهمانی قرار است در فضای باز برگزار شود، بنابراین در صورت بارش باران باید جایی را به عنوان زاپاس در نظر بگیریم.
- The hospital has a backup power supply.
- این بیمارستان منبع تغذیه‌ی پشتیبان دارد.
- I use my other email account as a backup.
- از حساب ایمیل دیگرم به عنوان جایگزین استفاده می‌کنم.
- I am only a backup player.
- تنها یک بازیکن ذخیره هستم.
- If the goalkeeper is injured, we have a backup.
- اگر دروازه‌بان مصدوم شود، یار کمکی داریم.
- a backup generator
- ژنراتور استندبای
- a backup goalie
- دروازه‌بان ذخیره
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable
تکنولوژی کامپیوتر بکاپ، نسخه‌ی پشتیبان
- a backup copy
- کپی پشتیبان
- Always make a backup of your work.
- همیشه از کارت بکاپ تهیه کن.
adjective
انگلیسی آمریکایی موسیقی پشتیبان، هم‌خوان
- a backup artist
- هنرمند هم‌خوان
- backup vocals
- صداهای پشتیبان
phrasal verb
(به‌ویژه وسیله‌ی نقلیه) دنده‌عقب رفتن، عقب‌عقب رفتن، عقب رفتن، به عقب بردن، عقب کشیدن
- I backed the car up to the door.
- خودرو را تا دم در عقب کشیدم.
- Can you back your car up?
- می‌تونی ماشینت رو به عقب ببری؟
phrasal verb
حمایت کردن، پشتیبانی کردن، تصدیق کردن
- I'll back you up if they don't believe you.
- اگه تو رو باور نکنن ازت حمایت می‌کنم.
- Two doctors backed up by a team of nurses.
- گروهی از پرستاران از دو پزشک پشتیبانی کردند.
phrasal verb
تکنولوژی کامپیوتر بکاپ گرفتن، نسخه‌ی پشتیبان تهیه کردن
- It's a good idea to back up your files onto a memory stick.
- ایده‌ی خوبی است که از فایل‌های خود روی کارت حافظه‌ نسخه‌ی پشتیبان تهیه کنید.
- a program that automatically backs up your hard drive
- برنامه‌ای که به‌طور خودکار از هارد درایو شما بکاپ می‌گیرد
phrasal verb
انگلیسی آمریکایی (معمولاً در پی مسدود شدن جاده) ترافیک سنگین ایجاد شدن
- traffic backed up for miles
- چندین مایل ترافیک سنگین ایجاد شد
- traffic backed up for hours
- در پی مسدود شدن جاده ساعت‌ها ترافیک سنگین ایجاد شد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backup

  1. noun auxiliary
    Synonyms: alternate, extra, substitute

ارجاع به لغت backup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backup

لغات نزدیک backup

پیشنهاد بهبود معانی