آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۸ مهر ۱۴۰۳

    Backup

    ˈbækʌp ˈbækʌp

    شکل جمع:

    backups

    توضیحات:

    این واژه در حالت اسم (Noun) و صفت (Adjective) به این شکل نوشته می‌شود: backup و در حالت فعل (verb) به این شکل نوشته می‌شود: back up؛ هرچند گاهی‌ در حالت فعل نیز از back-up استفاده می‌شود.

    معنی backup | جمله با backup

    noun adjective countable uncountable B2

    پشتیبان، پشتیبانی، جایگزین، زاپاس، یدک، یدکی، کمکی، احتیاطی، ذخیره، استندبای، رزرو

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    We're going to need some backup for this project.

    برای این پروژه به پشتیبانی نیاز خواهیم داشت.

    The party is going to be outdoors, so we'll need to organize somewhere as a backup in case it rains.

    این مهمانی قرار است در فضای باز برگزار شود، بنابراین در صورت بارش باران باید جایی را به عنوان زاپاس در نظر بگیریم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The hospital has a backup power supply.

    این بیمارستان منبع تغذیه‌ی پشتیبان دارد.

    I use my other email account as a backup.

    از حساب ایمیل دیگرم به عنوان جایگزین استفاده می‌کنم.

    I am only a backup player.

    تنها یک بازیکن ذخیره هستم.

    If the goalkeeper is injured, we have a backup.

    اگر دروازه‌بان مصدوم شود، یار کمکی داریم.

    a backup generator

    ژنراتور استندبای

    a backup goalie

    دروازه‌بان ذخیره

    noun countable

    تکنولوژی کامپیوتر بکاپ، نسخه‌ی پشتیبان

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    a backup copy

    کپی پشتیبان

    Always make a backup of your work.

    همیشه از کارت بکاپ تهیه کن.

    adjective

    انگلیسی آمریکایی موسیقی پشتیبان، هم‌خوان

    a backup artist

    هنرمند هم‌خوان

    backup vocals

    صداهای پشتیبان

    phrasal verb

    (به‌ویژه وسیله‌ی نقلیه) دنده‌عقب رفتن، عقب‌عقب رفتن، عقب رفتن، به عقب بردن، عقب کشیدن

    I backed the car up to the door.

    خودرو را تا دم در عقب کشیدم.

    Can you back your car up?

    می‌تونی ماشینت رو به عقب ببری؟

    phrasal verb

    حمایت کردن، پشتیبانی کردن، تصدیق کردن

    I'll back you up if they don't believe you.

    اگه تو رو باور نکنن ازت حمایت می‌کنم.

    Two doctors backed up by a team of nurses.

    گروهی از پرستاران از دو پزشک پشتیبانی کردند.

    phrasal verb

    تکنولوژی کامپیوتر بکاپ گرفتن، نسخه‌ی پشتیبان تهیه کردن

    It's a good idea to back up your files onto a memory stick.

    ایده‌ی خوبی است که از فایل‌های خود روی کارت حافظه‌ نسخه‌ی پشتیبان تهیه کنید.

    a program that automatically backs up your hard drive

    برنامه‌ای که به‌طور خودکار از هارد درایو شما بکاپ می‌گیرد

    phrasal verb

    انگلیسی آمریکایی (معمولاً در پی مسدود شدن جاده) ترافیک سنگین ایجاد شدن

    traffic backed up for miles

    چندین مایل ترافیک سنگین ایجاد شد

    traffic backed up for hours

    در پی مسدود شدن جاده ساعت‌ها ترافیک سنگین ایجاد شد

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد backup

    1. noun auxiliary
      Synonyms:
      extra substitute alternate

    سوال‌های رایج backup

    شکل جمع backup چی میشه؟

    شکل جمع backup در زبان انگلیسی backups است.

    ارجاع به لغت backup

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «backup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backup

    لغات نزدیک backup

    • - backsword man
    • - backtrack
    • - backup
    • - backup file
    • - backup system
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.