شکل جمع:
backupsاین واژه در حالت اسم (Noun) و صفت (Adjective) به این شکل نوشته میشود: backup و در حالت فعل (verb) به این شکل نوشته میشود: back up؛ هرچند گاهی در حالت فعل نیز از back-up استفاده میشود.
پشتیبان، پشتیبانی، جایگزین، زاپاس، یدک، یدکی، کمکی، احتیاطی، ذخیره، استندبای، رزرو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
We're going to need some backup for this project.
برای این پروژه به پشتیبانی نیاز خواهیم داشت.
The party is going to be outdoors, so we'll need to organize somewhere as a backup in case it rains.
این مهمانی قرار است در فضای باز برگزار شود، بنابراین در صورت بارش باران باید جایی را به عنوان زاپاس در نظر بگیریم.
The hospital has a backup power supply.
این بیمارستان منبع تغذیهی پشتیبان دارد.
I use my other email account as a backup.
از حساب ایمیل دیگرم به عنوان جایگزین استفاده میکنم.
I am only a backup player.
تنها یک بازیکن ذخیره هستم.
If the goalkeeper is injured, we have a backup.
اگر دروازهبان مصدوم شود، یار کمکی داریم.
a backup generator
ژنراتور استندبای
a backup goalie
دروازهبان ذخیره
تکنولوژی کامپیوتر بکاپ، نسخهی پشتیبان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a backup copy
کپی پشتیبان
Always make a backup of your work.
همیشه از کارت بکاپ تهیه کن.
انگلیسی آمریکایی موسیقی پشتیبان، همخوان
a backup artist
هنرمند همخوان
backup vocals
صداهای پشتیبان
(بهویژه وسیلهی نقلیه) دندهعقب رفتن، عقبعقب رفتن، عقب رفتن، به عقب بردن، عقب کشیدن
I backed the car up to the door.
خودرو را تا دم در عقب کشیدم.
Can you back your car up?
میتونی ماشینت رو به عقب ببری؟
حمایت کردن، پشتیبانی کردن، تصدیق کردن
I'll back you up if they don't believe you.
اگه تو رو باور نکنن ازت حمایت میکنم.
Two doctors backed up by a team of nurses.
گروهی از پرستاران از دو پزشک پشتیبانی کردند.
تکنولوژی کامپیوتر بکاپ گرفتن، نسخهی پشتیبان تهیه کردن
It's a good idea to back up your files onto a memory stick.
ایدهی خوبی است که از فایلهای خود روی کارت حافظه نسخهی پشتیبان تهیه کنید.
a program that automatically backs up your hard drive
برنامهای که بهطور خودکار از هارد درایو شما بکاپ میگیرد
انگلیسی آمریکایی (معمولاً در پی مسدود شدن جاده) ترافیک سنگین ایجاد شدن
traffic backed up for miles
چندین مایل ترافیک سنگین ایجاد شد
traffic backed up for hours
در پی مسدود شدن جاده ساعتها ترافیک سنگین ایجاد شد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «backup» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backup