شکل جمع:
extrasزیادی، زائد، فوقالعاده، اضافی، بزرگ، یدکی، (پیشوند) خارجی، بسیار، خیلی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
If you are cold, take an extra blanket.
اگر سردت میشود یک پتوی دیگر هم بردار.
They are bringing extra land under cultivation.
دارند زمینهای بیشتری را زیر کشت میبرند.
You have to pay extra for transportation.
برای حملونقل باید هزینهی اضافه بدهید.
extra costs
هزینههای اضافی
Tonight I have guests and I'll need extra help.
امشب مهمان دارم و به کمک بیشتری نیازمندم.
Extra passengers will be sent by another plane.
مسافران اضافی با هواپیمای دیگری فرستاده خواهند شد.
The only extras she used were onions and sugar.
تنها افزودنیهایی که به کار برد، عبارتبود از: پیاز و شکر.
extra good quality
کیفیت بسیار خوب
We sell large and extra-large hats.
ما کلاههای بزرگ و خیلی بزرگ میفروشیم.
extra-long
خیلی دراز (بلند)
سنگتمام گذاشتن، از دلوجان مایه گذاشتن، تمام تلاش خود را به کار بستن، با تمام وجود تلاش کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «extra» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extra