صفت تفضیلی:
more rarelyصفت عالی:
most rarelyبه ندرت، کم، کمتر، استثنائی، به طور فوقالعاده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He rarely goes out of the house.
او به ندرت از خانه بیرون میرود.
I see him rarely anymore.
دیگر خیلی کم او را میبینم.
She played the piano so rarely that everyone was filled with admiration.
او چنان عالی پیانو زد که همه غرق تحسین شدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rarely» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rarely