آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Once In A While

معنی once in a while | جمله با once in a while

idiom

گاهی‌وقت‌ها، هرازگاهی، گهگاه، هرچندوقت یک‌بار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

We see each other every once in a while.

گاهی‌وقت‌ها یکدیگر را می‌بینیم.

Once in a while she phoned him.

هرازگاهی به او زنگ می‌زد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد once in a while

  1. adjective, adverb every once in a while

ارجاع به لغت once in a while

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «once in a while» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/once-in-a-while

لغات نزدیک once in a while

پیشنهاد بهبود معانی