به ندرت، ندرتاً، کم، خیلی کم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They hardly ever go to the movies.
آنها به ندرت به سینما میروند.
He hardly ever watches TV, preferring to spend his free time reading.
او خیلی کم تلویزیون تماشا میکند و ترجیح میدهد در اوقات فراغتش مطالعه کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hardly ever» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hardly-ever