غیر، مغایر، دیگر
apples and other fruits
سیب و میوههای دیگر
other men
مردان دیگر
Mehri and Julie and three other girls
مهری و جولی و سه دختر دیگر
I bought two other books.
دو کتاب دیگر خریدم.
He had a book in one hand and a gun in the other.
در یک دست کتاب داشت و در دست دیگر یک هفتتیر.
پیشین، سابق
دیگری
One (of them) sat down and the other went out of the room.
یکی (از آنها) نشست و دیگری از اتاق بیرون رفت.
They died one after the other.
آنها یکی پس از دیگری مردند.
Each loved the other.
هریک دیگری را دوست داشت.
بیگانه، عجیب و غریب
به غیر از
He had no other clothes than those he was wearing.
لباسی به غیر از آنچه برتن کرده بود نداشت.
بقیه، دیگران
Some factories survived and others went into bankruptcy.
برخی کارخانهها دوام آوردند و بقیه ورشکست شدند.
Two of the bicycles were new but the others were old.
دوتا از دوچرخهها نو بودند؛ ولی بقیه کهنه بودند.
Some came and others went.
برخی آمدند و دیگران رفتند.
نقطهی مقابل
Hate is the other of love.
نفرت نقطهی مقابل عشق است.
(برای اشاره به دومین چیز یا شخص) دیگر
جز، به جز، مگر
All parts of the house other than the windows were in good condition.
همهی بخشهای خانه بهجز پنجرهها در وضع خوبی بودند.
You won't be able to sell it other than by reducing the price.
نمیتوانی آن را بفروشی، مگر با کمکردن قیمت.
طور دیگر، روش دیگر، نوع دیگر
in this manner and no other
بدین روش و نه روشی دیگر
یک روز در میان
بالاتر از همه، مافوق دیگران، بیشتر از همه
اخیراً، چند روز (یا شب) پیش
کلمهی «other» در زبان فارسی به «دیگر» یا «سایر» ترجمه میشود.
این واژه یکی از پرکاربردترین کلمات زبان انگلیسی است که در حوزههای مختلف گفتار و نوشتار نقش مهمی ایفا میکند. «Other» میتواند به عنوان صفت، ضمیر یا حتی اسم در جمله ظاهر شود و بر چیزی یا کسی غیر از مورد مورد نظر دلالت داشته باشد. همین انعطافپذیری باعث شده است که این واژه در مکالمات روزمره، متون ادبی، علمی و حتی رسمی بسیار رایج باشد.
بهعنوان یک صفت، «other» معمولاً برای اشاره به فرد یا چیزی متفاوت از آنچه قبلاً ذکر شده یا شناخته شده است بهکار میرود. برای نمونه در جملهی ?Do you have any other questions بهوضوح دیده میشود که منظور گوینده پرسیدن دربارهی پرسشهای اضافی و متفاوت از پرسشهای قبلی است. در این نقش، «other» بر تمایز یا تفاوت تأکید میکند و ذهن مخاطب را به سمت گزینههای جایگزین یا اضافی میبرد.
بهعنوان ضمیر، «other» اغلب در معنای «دیگران» یا «چیزهای دیگر» ظاهر میشود. برای مثال، در جملهی Some students arrived early, others came later، واژهی «others» جایگزین اسم میشود و به دانشجویانی غیر از گروه اول اشاره میکند. این کاربرد به متن اختصار و روانی میبخشد، زیرا نیاز به تکرار اسم را از بین میبرد. در این حالت، «other» همزمان کارکرد معنایی و دستوری بسیار مهمی پیدا میکند.
همچنین، «other» میتواند در ساختارهای ترکیبی نقش کلیدی داشته باشد. عباراتی چون each other (یکدیگر)، the other (آن یکی)، یا every other (هر یک در میان) نشان میدهند که چگونه این واژه توانایی ترکیب با ضمایر یا حروف تعریف را دارد و مفاهیم پیچیدهتری را میسازد. این تنوع در کاربرد موجب میشود که یادگیری و درک «other» برای زبانآموزان اهمیت زیادی داشته باشد، زیرا بدون آن بیان بسیاری از مفاهیم ارتباطی ناقص میماند.
در سطحی گستردهتر، «other» بار فرهنگی و فلسفی هم دارد. در مباحث نظری، بهویژه در فلسفه و علوم اجتماعی، مفهوم «دیگری» یا the Other بهعنوان یک اصطلاح تخصصی به کار میرود تا به فرد یا گروهی که متفاوت از «خود» یا گروه اصلی تلقی میشود اشاره کند. این نشان میدهد که یک واژهی به ظاهر ساده چگونه میتواند به حوزههای پیچیدهی معناشناسی و نظریهپردازی نیز راه یابد و در تحلیلهای مربوط به هویت، تفاوت و جامعه نقش مهمی ایفا کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «other» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/other