تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- همزمان، باهم
2- در عین حال، ضمنا
1- در همان زمان، در همان هنگام 2- بههرحال، با وجوداین، در عین حال
be of the same mind about something (or someone)
دربارهی چیزی (یا کسی) همعقیده بودن
بههمینطریق، بههمیندلیل، همینطور
به همین دلیل، بنابراین، همینطور
در آن واحد، در یک دم، در همان لحظه
بلافاصله
عیناً یکجور، همان
1- همان آش و همان کاسه 2- چیز مکرر
در وضعیت ناخوشایند مشابهی بودن، همدرد بودن، شرایط نامطلوب یکسانی داشتن، گرفتار مشکلی مشترک بودن
دو جنبهی مختلف چیز بهخصوص
دارای عیوب و نواقص مشابه، از یک قماش
lightning never strikes twice in the same place
هیچ رویدادی به همان شکل سابق تکرار نمیشود
speak the same (or someone's) language
عقاید و سنتها (و غیرهی) مشترک داشتن، همزبان و همدل بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «same» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/same