آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ شهریور ۱۴۰۴

    Lots

    lɑts lɒts

    معنی lots | جمله با lots

    adverb informal A1

    خیلی زیاد، بسیار

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The children played outside lots during their summer vacation.

    بچه‌ها در تعطیلات تابستانی بیرون از خانه خیلی زیاد بازی می‌کردند.

    She studied lots to prepare for her final exam.

    او برای امتحان نهایی‌اش بسیار مطالعه کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lots

    1. noun a number of individuals making up or considered a unit
      Synonyms:
      groups bodies bands parties sets collections arrays bunches bundles batches clusters clumps knots clutches bevies
    1. noun a large number or amount
      Synonyms:
      many loads tons piles heaps stacks dozens scores oodles plenty masses millions numbers groups mountains quantities legion legions acres rafts wads wad gobs scads slew slews pots reams bushels batches pecks spates lashings mints sights deals galore slathers sets zillions trillions requisitions orders realty messes multiplicities
    1. noun an unofficial association of people or groups
      Synonyms:
      groups parts pieces divisions sets shares portions quantities amounts numbers bundles bunches batches blocks parcels tracts lands acreages fields patches clearings allotments allowances rations percentages plots circles heaps assortments chances fortunes fates destinies dooms hazards lucks draws clumps bands
      Antonyms:
      wholes totalities
    1. noun an indefinite amount or extent
      Synonyms:
      quantities deals
    1. noun a great quantity
      Synonyms:
      piles heaps masses groups bunches bundles clusters packs barrels mountains abundances powers batches pecks sights amplitudes worlds zillions
    1. noun your overall circumstances or condition in life (including everything that happens to you)
      Synonyms:
      lucks fortunes fates destinies portions bunches
    1. noun a class that is defined by the common attribute or attributes possessed by all its members
      Synonyms:
      kinds types sorts varieties descriptions orders breeds manners persuasions feathers stamps stripes molds casts
    1. noun that which is allotted
      Synonyms:
      parts shares portions allocations allotments allowances measures rations splits cut doles divvies quanta
    1. verb to set aside or distribute as a share
      Synonyms:
      gives assigns allows allocates allots apportions metes
    1. verb administer or bestow, as in small portions
      Synonyms:
      distributes administers dispenses deals allots
    1. adverb to a very great degree or extent
      Synonyms:
      much a-lot very-much a-great-deal a-good-deal

    سوال‌های رایج lots

    معنی lots به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «lots» در زبان فارسی به «زیاد» یا «مقدار زیاد» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً برای بیان تعداد یا مقدار زیاد چیزی به کار می‌رود و بار غیررسمی و محاوره‌ای دارد. «Lots» می‌تواند هم به عنوان اسم به معنی «تعداد زیاد» و هم به عنوان قید برای تأکید بر مقدار مورد استفاده قرار گیرد و در مکالمات روزمره، نوشته‌های غیررسمی و حتی برخی متون تبلیغاتی کاربرد دارد.

    در مکالمات روزمره، «lots» برای توصیف مقدار زیاد چیزی استفاده می‌شود. برای مثال، جمله‌ی «There are lots of people at the park» به معنای «تعداد زیادی آدم در پارک هستند» است. این کاربرد نشان می‌دهد که «lots» جایگزینی ساده و قابل فهم برای عبارات رسمی‌تر مانند «many» یا «a large number of» است و لحن مکالمه را دوستانه و غیررسمی نگه می‌دارد.

    «Lots» علاوه بر تعداد، می‌تواند برای اشاره به مقدار زیاد چیزی مانند غذا، اشیا یا فعالیت‌ها به کار رود. مثلاً در جمله‌ی «I have lots of work to do»، منظور این است که «کارهای زیادی برای انجام دادن دارم». این کاربرد نشان‌دهنده‌ی جنبه‌ی کمی یا کیفی مقدار است و به شنونده یا خواننده کمک می‌کند تا میزان موردنظر را بهتر تصور کند.

    از منظر فرهنگی و اجتماعی، «lots» به عنوان بخشی از زبان محاوره‌ای، ارتباط غیررسمی و صمیمانه میان افراد را تسهیل می‌کند. در شبکه‌های اجتماعی، پیامک‌ها و گفت‌وگوهای دوستانه، «lots» اغلب برای برجسته کردن احساسات یا تأکید بر مقدار زیاد به کار می‌رود. برای نمونه، جمله‌ی «I love you lots» نشان‌دهنده‌ی شدت علاقه و عاطفه است و لحن دوستانه و صمیمانه ایجاد می‌کند.

    «lots» واژه‌ای ساده اما کاربردی است که در مکالمه و نوشتار غیررسمی برای توصیف مقدار زیاد یا تعداد زیاد استفاده می‌شود. این کلمه انعطاف‌پذیری بالایی دارد و می‌تواند هم برای اشیا و افراد و هم برای مفاهیم مجرد و عاطفی به کار رود، بنابراین مهارت در استفاده از آن به بهبود بیان روزمره و انتقال دقیق‌تر مفهوم کمک می‌کند.

    ارجاع به لغت lots

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lots» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lots

    لغات نزدیک lots

    • - lotos
    • - lotos eater
    • - lots
    • - lotta
    • - lotte
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.