یگانه، بیتا، منحصربهفرد، بیهمتا، بینظیر، استثنایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
That old café has a sui generis charm you won’t find anywhere else.
آن کافهی قدیمی جذابیتی یگانه دارد که جای دیگری پیدا نمیشود.
The philosopher introduced a sui generis concept that challenged traditional categories.
آن فیلسوف، مفهومی منحصربهفرد معرفی کرد که طبقهبندیهای سنتی را به چالش کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sui generis» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sui-generis