فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Piles

ˈpaɪlz paɪlz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural informal

بواسیر، هموروئید (بادکردگی رگ‌های مقعدی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

There are several natural remedies that can help relieve piles.

چندین درمان طبیعی وجود دارند که می‌توانند به تسکین بواسیر کمک کنند.

He suffered from painful piles for years before finally seeing a doctor.

او سال‌ها از هموروئید دردناک رنج می‌برد تا بالاخره به پزشک مراجعه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد piles

  1. noun pain caused by venous swelling at or inside the anal sphincter
    Synonyms:
    hemorrhoid haemorrhoid

ارجاع به لغت piles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/piles

لغات نزدیک piles

پیشنهاد بهبود معانی