to shine, to glow, to flash, to radiate, to gleamer, to illuminate
to shine
to glow
to flash
to radiate
to gleamer
to illuminate
کرمهای شبتاب در باغ تاریک میتابند.
The fireflies shine in the dark garden.
ستارهها در آسمان شب بهروشنی میتابند.
The stars flash brightly in the night sky.
to twist, to curl, to wind (around each other), to spin
to twist
to curl
to wind
to spin
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مو به دور تنهی درخت قدیمی شروع به تابیدن کرد.
The vine began to twist around the old tree trunk.
ریسمانها به دور یکدیگر میتابند.
The ribbons wind around each other.
to stroke, to feed
to stroke
to feed
من باید کبابپز را با زغال بیشتر تاب دهم.
I need to feed the grill with more charcoal for the barbecue.
گاهی اوقات باید آتش غذا را بتابید تا زغالها روشن بمانند.
Occasionally, you should feed the fire to keep the embers glowing.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «تابیدن» در زبان انگلیسی به To Shine یا To Radiate ترجمه میشود.
این واژه به معنای ساطع کردن نور، درخشیدن یا نمایان کردن روشنایی است و میتواند به نور خورشید، چراغ یا هر منبع نور دیگر اشاره داشته باشد. تابیدن معمولاً با پخش شدن نور و روشن کردن محیط پیرامون همراه است و به شکل مستقیم یا غیرمستقیم حس زیبایی، گرما و انرژی را منتقل میکند. در ادبیات و توصیفهای تصویری، تابیدن میتواند جنبهای نمادین نیز پیدا کند و نشانگر شکوه، امید یا زندگی باشد.
تابیدن تنها محدود به نور فیزیکی نیست؛ در معنای استعاری نیز کاربرد گستردهای دارد. وقتی گفته میشود فردی میتابد، منظور این است که او درخشش، موفقیت، شادی یا انرژی مثبت از خود نشان میدهد. تابیدن در این معنا به نوعی بازتاب ویژگیهای درونی و تأثیرگذاری فرد بر محیط اطراف اشاره دارد. این واژه بیانگر حضور چشمگیر و اثرگذار است و معمولاً بار معنایی مثبت دارد.
از دیدگاه علمی، فرآیند تابیدن نور در فیزیک به انتشار امواج الکترومغناطیسی از یک منبع نور گفته میشود. نور خورشید، لامپها و شمعها نمونههایی از منابعی هستند که نور میتابانند و محیط اطراف خود را روشن میکنند. شدت، رنگ و زاویه تابش نور میتواند تأثیر مستقیمی بر محیط و احساسات افراد داشته باشد، به گونهای که نور شدید یا نرم، حس متفاوتی ایجاد میکند و تجربهی انسانی از محیط را شکل میدهد.
در هنر و ادبیات، تابیدن اغلب برای ایجاد تصویرهای بصری و احساسی به کار میرود. شاعران و نویسندگان از این واژه برای توصیف نور خورشید، ستارگان، مهتاب یا حتی تابش درونی انسان بهره میگیرند. تابیدن در این زمینه میتواند نماد امید، روشنی، زیبایی و الهام باشد و خواننده یا بیننده را به سمت تجربهای احساسی و بصری هدایت کند. این کاربرد هنری، واژهی «تابیدن» را فراتر از یک فعل فیزیکی و به مفهومی غنی و چندلایه تبدیل میکند.
در زندگی روزمره نیز تابیدن میتواند جنبههای مختلفی داشته باشد. از نور چراغهای شهری گرفته تا تابش خورشید بر پنجرهها، همه نمونههایی از این فعل هستند که محیط را روشن و دلنشین میکنند. همچنین، وقتی دربارهی انسان یا شخصیتها گفته میشود کسی میتابد، نشاندهندهی درخشش و برجستگی او در جمع یا در کار خود است. این استفادهها، نشاندهندهی گستردگی و غنای معنایی واژهی «تابیدن» در زبان فارسی است و ارزش آن را در بیان مفاهیم روشنایی، تأثیرگذاری و زیبایی دوچندان میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تابیدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تابیدن