آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴

    تحمل کردن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / tahammol kardan /

    to tolerate, to bear, to stand, to endure, to sustain, to put up with, to forbear, to withstand, to bide, to stomach, to countenance, to suffer, to swallow, to brook, to take, to weather, to carry, to abide, to stick, to hold, to support, to cope, to have, to digest, to undergo, to receive

    to tolerate

    to bear

    to stand

    to endure

    to sustain

    to put up with

    to forbear

    to withstand

    to bide

    to stomach

    to countenance

    to suffer

    to swallow

    to brook

    to take

    to weather

    to carry

    to abide

    to stick

    to hold

    to support

    to cope

    to have

    to digest

    to undergo

    to receive

    تاب آوردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    فاجعه‌ای را با بردباری تحمل کردن

    to bear a calamity with fortitude

    رئیسم تاخیر را تحمل نمی‌کند.

    My boss does not tolerate tardiness.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد تحمل کردن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    برتافتن تاب آوردن طاقت آوردن
    مترادف:
    بردباری کردن شکیبا بودن
    مترادف:
    تن در دادن کشیدن متحمل شدن خم به ابرو نیاوردن
    مترادف:
    تسامح‌نشان دادن تساهل کردن

    سوال‌های رایج تحمل کردن

    تحمل کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «تحمل کردن» در زبان انگلیسی به endure یا tolerate ترجمه می‌شود.

    «تحمل کردن» به معنای قبول کردن، مقاومت کردن یا پذیرفتن شرایط یا رفتارهایی است که ممکن است سخت، ناراحت‌کننده یا ناخوشایند باشند. این فعل نشان‌دهنده‌ی توانایی یا اراده‌ی فرد برای مواجهه با مشکلات، دردها، فشارهای روانی یا فیزیکی است بدون آنکه تسلیم شود یا واکنش منفی شدید نشان دهد. تحمل می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند شرایط سخت زندگی، رفتار دیگران یا مشکلات جسمی به کار رود.

    در معنای نخست، «تحمل کردن» به معنای صبر کردن و ایستادگی در برابر سختی‌هاست. این نوع تحمل می‌تواند به شکل روحی یا جسمی باشد؛ مثلاً فردی که در مواجهه با بیماری مزمن زندگی می‌کند، باید درد و محدودیت‌های خود را تحمل کند. همچنین، در شرایط اجتماعی یا محیط کاری، تحمل فشارهای روانی، استرس یا ناسازگاری‌های دیگران از مصادیق این معنا است. تحمل به عنوان یک مهارت روان‌شناختی به فرد کمک می‌کند تا در برابر مشکلات مقاوم‌تر باشد و از نظر روحی پایدار بماند.

    از سوی دیگر، تحمل به معنای «تساهل» و پذیرفتن تفاوت‌ها و رفتارهای گوناگون است. در این معنا، فرد ممکن است رفتار یا عقایدی را که با نظر یا خواسته‌اش متفاوت است، تحمل کند بدون آنکه تلاش کند آن‌ها را تغییر دهد یا با آن‌ها مقابله کند. این نوع تحمل پایه و اساس زندگی مسالمت‌آمیز در جوامع متنوع و چندفرهنگی است و به تفاهم، احترام متقابل و همزیستی مسالمت‌آمیز کمک می‌کند.

    در ادبیات و فلسفه، تحمل معمولاً به عنوان یک فضیلت اخلاقی شناخته می‌شود. تحمل درد و رنج به معنای داشتن استقامت و قدرت درونی است که به فرد اجازه می‌دهد بدون ناامیدی یا تسلیم شدن به پیش برود. همچنین، تحمل تفاوت‌ها و رفتارهای دیگران نشانه‌ای از بزرگواری، درک و مدارا است که پایه‌ی بسیاری از آموزه‌های اخلاقی و دینی در فرهنگ‌های مختلف را تشکیل می‌دهد.

    تحمل کردن یک فرآیند پیچیده است که ترکیبی از قدرت روانی، دانش، صبر و انعطاف‌پذیری است. این ویژگی به فرد کمک می‌کند تا در مواجهه با دشواری‌ها به جای واکنش‌های سریع و منفی، با آرامش و خردمندی رفتار کند و راه‌حل‌های مناسب‌تری برای مشکلات بیابد.

    ارجاع به لغت تحمل کردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تحمل کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تحمل کردن

    لغات نزدیک تحمل کردن

    • - تحمل پذیرسازی
    • - تحمل رنج
    • - تحمل کردن
    • - تحمل کردن تکان
    • - تحمل‌ناپذیر
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.