فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

گرم شدن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

حرارت پیدا کردن

فونتیک فارسی

garm shodan
فعل لازم

to become hot, to become warm, to warm, to heat, to roast, to become calescent, to warm up

در ماه مارس، روزها طولانی‌تر می‌شوند و هوا شروع به گرم شدن می‌کند.

In March, the days start getting longer and the weather begins to warm up.

با افزایش تنش‌ها، بحث احتمالاً گرم خواهد شد.

The debate is likely to become hot as tensions rise.

فعال شدن

فونتیک فارسی

garm shodan
فعل لازم

to come to life, to become active

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

زمانی که موسیقی شروع می‌شود، جمعیت گرم شده و می‌رقصند.

When the music starts, the crowd will become active and dance.

در عصر، تفریحات شبانه شروع به گرم شدن می‌کند.

In the evening, the nightlife begins to become active.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گرم شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرم شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرم شدن

لغات نزدیک گرم شدن

پیشنهاد بهبود معانی