فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بی‌رحم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    birahm
  • barbarous, brute, callous, cruel, grim, hard, hardhearted, harsh, inhuman, inhumane, iniquitous, merciless, obdurate, pitiless, relentless, remorseless, ruthless, savage, stony, truculent, unbending, uncharitable, unmerciful, unsparing
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بی‌رحم

ارجاع به لغت بی‌رحم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌رحم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بی‌رحم

لغات نزدیک بی‌رحم

پیشنهاد بهبود معانی