فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Numbers

    American: ˈnʌmbr̩z ˈnʌmbəz
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      numbered

    • شکل سوم:

      numbered

    • وجه وصفی حال:

      numbering

    معنی

    (انجیل) سفر اعداد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد numbers

    1. noun the property possessed by a sum or total or indefinite quantity of units or individuals
      Synonyms:
      quantities figures collections aggregates magnitudes integers digits factors numerals computations multiplicities pluralities multitudes ciphers characters signs legions fractions emblems
      Antonyms:
      ones
    1. verb add up in number or quantity
      Synonyms:
      totals amounts reaches aggregates comes lists
    1. noun a short theatrical performance that is part of a longer program
      Synonyms:
      acts routines turns bits amounts wholes products issues totalities estimates aggregates abundances conglomerations
      Antonyms:
      letters
    1. verb put into a group
      Synonyms:
      groups sums totals counts tallies scores calculates computes estimates reckons enumerates tells amounts aggregates arrays herds hosts crowds flocks swarms
      Antonyms:
      guesses estimates
    1. noun The fourth book of the Old Testament; contains a record of the number of Israelites who followed Moses out of Egypt
      Synonyms:
      Book of Numbers
    1. noun an illegal daily lottery
      Synonyms:
      numbers-game numbers-racket numbers pool

    ارجاع به لغت numbers

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «numbers» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/numbers

    لغات نزدیک numbers

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه