آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Ephemeral

ɪˈfemrəl ɪˈfemrəl

معنی ephemeral | جمله با ephemeral

adjective

زودگذر، ناپایدار، لحظه‌ای، موقت، گذرا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

His fame was ephemeral.

شهرت او ناپایدار بود.

Youth is ephemeral.

جوانی زودگذر است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

ephemeral boundaries

مرزهای موقت

the ephemeral glory of a contest winner as compared with the eternal glory of scientific and literary greats

افتخار کوته‌زی برنده‌ی یک مسابقه در برابر افتخار ابدی بزرگان علم و ادب

ephemeral insects

حشرات کوته‌زی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ephemeral

ارجاع به لغت ephemeral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ephemeral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ephemeral

لغات نزدیک ephemeral

پیشنهاد بهبود معانی