گذشتهی ساده:
passedشکل سوم:
passedسومشخص مفرد:
passesگذرنده، زودگذر، فانی، بالغ بر، در گذشت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the passing of winter
گذشتن زمستان
the passing of a great man
مرگ یک مرد بزرگ
the passing of a major bill
تصویب یک لایحهی عمده
forward passing
پاس دادن به جلو
A passing youngster called up to him.
عابری جوان او را صدا زد.
passing interest
علاقهی زودگذر
the passing fashions in women's clothing
مدهای زودگذر لباسهای زنانه
a passing traitor
خائن به تمام معنی
passing fair
بسیار زیبا
a passing glance
نگاهی مجمل
He has only a passing acquaintance with the subject.
او با این موضوع فقط آشنایی سطحی دارد.
a passing grade
نمرهی قبولی
1- بهطور سرسری 2- اتفاقاً، در ضمن
گذشتهی ساده passing در زبان انگلیسی passed است.
شکل سوم passing در زبان انگلیسی passed است.
سومشخص مفرد passing در زبان انگلیسی passes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «passing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/passing