گذشتهی ساده:
glancedشکل سوم:
glancedسومشخص مفرد:
glancesاجمالی، زودگذر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a glancing sword-blow to his shoulder
ضربهی شمشیر که به شانهاش خورد و منحرف شد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «glancing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glancing