آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ دی ۱۴۰۲

    Sliding

    ˈslaɪdɪŋ ˈslaɪdɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    slid

    شکل سوم:

    slid

    سوم‌شخص مفرد:

    slides

    معنی sliding | جمله با sliding

    adjective

    متغیر (بر حسب شرایط)

    The sliding scale allowed for adjustments based on income level.

    مقیاس متغیر امکان تعدیل بر اساس میزان درآمد را فراهم کرد.

    The sliding prices made it difficult for investors to predict future trends.

    قیمت‌های متغیر پیش‌بینی روند آتی را برای سرمایه‌گذاران دشوار کرده است.

    adjective

    ریل‌دار، کشویی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The sliding door on the patio was stuck and wouldn't open.

    در کشویی پاسیو گیر کرده بود و باز نمی‌شد.

    sliding windows

    پنجره‌های ریل‌دار

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sliding

    1. verb to pass smoothly, quietly, and undisturbed on or as if on a slippery surface
      Synonyms:
      coasting drifting
    1. verb to pass or move unobtrusively or smoothly
      Synonyms:
      flowing streaming gliding slipping falling elapsing skimming coasting sloping inclining declining lapsing hurrying slithering skidding veering sledging scooting sluing
    1. verb to cause to slide, sense 1
      Synonyms:
      driving shoving propelling launching starting accelerating impelling urging thrusting butting ramming
    1. verb to shift or be shifted out of place
      Synonyms:
      slipping
    1. verb to lose one's balance and fall or almost fall
      Synonyms:
      slipping skidding slithering
    1. verb to maneuver gently and slowly into place
      Synonyms:
      easing gliding slipping
    1. verb to move along in a crouching or prone position
      Synonyms:
      crawling creeping snaking worming
    1. verb to move silently and furtively
      Synonyms:
      creeping sneaking prowling skulking lurking slipping gliding stealing snaking pussyfooting mousing
    1. verb to ride on a sled in the snow
      Synonyms:
      sledging

    سوال‌های رایج sliding

    گذشته‌ی ساده sliding چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده sliding در زبان انگلیسی slid است.

    شکل سوم sliding چی میشه؟

    شکل سوم sliding در زبان انگلیسی slid است.

    سوم‌شخص مفرد sliding چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد sliding در زبان انگلیسی slides است.

    ارجاع به لغت sliding

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sliding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sliding

    لغات نزدیک sliding

    • - slider
    • - slideway
    • - sliding
    • - sliding board
    • - sliding scale
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    belongings friendship meet up meetup healthy pussy hearer hearing-impaired heart and soul heartbeat heartthrob heartwarming heavenward association heck محذور محسن مدهوش مرعی مزاح مزمزه مستحق مستغلات مستقبل مستور مشکین لاغری لاک غلط‌گیر لباس زنانه لباس عروس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.