فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Sneaking
ˈsniːkɪŋ
ˈsniːkɪŋ
گذشته‌ی ساده:
sneakedشکل سوم:
sneakedسوم‌شخص مفرد:
sneaksمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
پست، دزدکی، زیر جلی، تردیدآمیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
sneaking manner
روش خائنانه
a sneaking fondness for ice cream
علاقه‌ی پنهانی به بستنی
مترادف و متضاد sneaking
-
adjective so slow, deliberate, and secret as to escape observationSynonyms:stealthy sneaky furtive slinky feline catlike
-
adjective trickily secretSynonyms:secretive sneaky sly crafty furtive surreptitious unscrupulous unavowed sinister
-
verb pass on stealthilySynonyms:creeping hiding lurking prowling slipping sliding stealing crawling gliding skulking snaking mousing pussyfooting slithering worming snooping cheating deceiving deluding cowering ambushing
-
verb make off with belongings of othersSynonyms:swiping lifting pinching filching pilfering hooking purloining abstracting
ارجاع به لغت sneaking
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «sneaking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sneaking
لغات نزدیک sneaking
- - sneaker
- - sneakers
- - sneaking
- - sneaking suspicion
- - sneaky