امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Slinky

ˈslɪŋki ˈslɪŋki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
دزدکی، مخفی، خوش‌ژست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slinky

  1. adjective So slow, deliberate, and secret as to escape observation
    Synonyms: catlike, feline, furtive, sneaking, sneaky, stealthy
  2. adjective Said of movement
    Synonyms: sleek, sinuous, serpentine

ارجاع به لغت slinky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slinky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slinky

لغات نزدیک slinky

پیشنهاد بهبود معانی