فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Slink

slɪŋk slɪŋk

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive adverb

پوست بره تودلی، انسان یا حیوان رشد‌نکرده و ضعیف، حرکت دزدکی، نظر چشمی، نگاه دزدکی، گام‌های دزدکی، سقط‌شده، نوزاد زود‌رس، لاغر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slink

  1. verb creep by
    Synonyms:
    sneak slip slide steal prowl lurk skulk glide slither sidle meander coast pass quietly go stealthily snake pussyfoot skitter cower mooch gumshoe shirk slick glissade undulate

ارجاع به لغت slink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slink

لغات نزدیک slink

پیشنهاد بهبود معانی