آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ بهمن ۱۴۰۳

    Snake

    sneɪk sneɪk

    گذشته‌ی ساده:

    snaked

    شکل سوم:

    snaked

    سوم‌شخص مفرد:

    snakes

    وجه وصفی حال:

    snaking

    شکل جمع:

    snakes

    معنی snake | جمله با snake

    noun countable A2

    جانورشناسی مار

    snake, مار
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    I saw a snake slithering through the grass in the garden.

    ماری را دیدم که در میان علف‌های باغ می‌خزید.

    She has a fear of snakes and couldn't even look at a picture of one without feeling anxious.

    او از مار می‌ترسد و حتی نمی‌تواند بدون احساس اضطراب به تصویر آن نگاه کند.

    verb - intransitive verb - transitive

    مارپیچ رفتن، پیچ و تاب خوردن، به صورت مارپیچ پایین رفتن (جاده و رود و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The river snakes toward the sea.

    رودخانه با پیچ‌و‌تاب به‌سوی دریا می‌رود.

    The road snakes through the hills.

    جاده از میان تپه‌های مارپیچ رد می‌شود.

    noun countable informal

    مار خوش‌خط و خال (شخص)، آدم خائن

    Watch out for that snake, he can't be trusted.

    مراقب اون مار خوش‌خط و خال باش، نمیشه بهش اعتماد کرد.

    I knew he was a snake from the moment I met him.

    از همون لحظه‌ای که دیدمش می‌دونستم خائنه.

    noun

    فنر لوله‌بازکن

    The plumber used a snake to unclog the drain and restore the flow of water.

    لوله‌کش از فنر لوله‌بازکن برای باز کردن گرفتگی فاضلاب و بازگرداندن جریان آب استفاده کرد.

    The plumber used a snake to unclog the drain in the kitchen sink.

    لوله‌کش از فنر لوله‌بازکن برای باز کردن گرفتگی تخلیه‌گاه سینک آشپزخانه استفاده کرد.

    verb - transitive

    روی زمین کشیدن (و بردن) (به ویژه تنه‌ی درخت و الوار سنگین و غیره)

    Two workers were snaking logs down the hill.

    دو کارگر تنه‌ی درختان را به پایین تپه می‌کشیدند.

    He snaked the long pipes.

    او لوله‌های بلند را روی زمین کشید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد snake

    1. noun limbless scaly elongate reptile; some are venomous
      Synonyms:
      serpent reptile ophidian reptilian vermin mamba bushmaster fer-de-lance urutu hydra groveling
    1. verb to move sinuously
      Synonyms:
      undulate slither sinuate
    1. verb to move or proceed on a repeatedly curving course
      Synonyms:
      twist wind turn coil spiral curl meander weave entwine wreathe corkscrew twine
    1. verb to move along in a crouching or prone position
      Synonyms:
      crawl creep slide worm
    1. verb to move silently and furtively
      Synonyms:
      sneak creep slip slide slink steal prowl skulk lurk glide pussyfoot mouse gumshoe
    1. noun a deceitful or treacherous person
      Synonyms:
      snake-in-the-grass
    1. noun A tributary of the Columbia River that rises in Wyoming and flows westward; discovered in 1805 by the Lewis and Clark Expedition
      Synonyms:
      snake river
    1. adjective
      Synonyms:
      serpentine sinuous reptilian anguine colubrine serpentiform anguiform

    Collocations

    snake one's way through (or past or across)

    مسیر مارپیچ داشتن، مارپیچ رفتن، پر پیچ و خم بودن

    Idioms

    a snake in the grass

    خطر پنهان، دوست خیانتکار، مار خوش خط و خال، گرگ در لباس میش، آدم موذی

    سوال‌های رایج snake

    معنی snake به فارسی چی میشه؟

    واژه "snake" در زبان انگلیسی به معنای "مار" است و به طور کلی به خزنده‌ای اشاره دارد که بدن بلند و باریک و معمولاً بدون پا دارد. این موجودات در بسیاری از فرهنگ‌ها و ادبیات به عنوان نمادهایی با معانی مختلف شناخته می‌شوند. در ادامه به بررسی معانی، ویژگی‌ها و نکات جالب درباره مارها می‌پردازیم.

    معانی و ویژگی‌ها

    1. زیست‌شناسی و ویژگی‌های فیزیکی: مارها جزء کلاس خزندگان هستند و به خانواده‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. آن‌ها می‌توانند در اندازه‌های متفاوتی از چند سانتی‌متر تا چند متر طول داشته باشند. پوست مارها معمولاً پوشیده از فلس‌هایی است که به آن‌ها کمک می‌کند تا در محیط‌های مختلف زنده بمانند.

    2. محل زندگی: مارها در اکثر نقاط جهان یافت می‌شوند، به جز مناطق بسیار سرد و برخی جزایر. آن‌ها در زیستگاه‌های مختلفی مانند جنگل‌ها، صحراها، و حتی در آب زندگی می‌کنند.

    3. غذا و تغذیه: مارها گوشت‌خوار هستند و معمولاً به شکار و خوردن موجودات کوچک‌تر مانند موش‌ها، پرندگان و حتی دیگر خزندگان می‌پردازند. برخی از آن‌ها می‌توانند طعمه‌های بزرگ‌تر را نیز ببلعند.

    4. سم و دفاع: برخی از مارها سمی هستند و از سم خود برای شکار و دفاع استفاده می‌کنند. اما بسیاری از آن‌ها غیرسمی هستند و برای دفاع از خود به روش‌های دیگری مانند تغییر رنگ، فرار یا ایجاد صدا متوسل می‌شوند.

    نکات جالب

    1. معانی نمادین: در بسیاری از فرهنگ‌ها، مار به عنوان نماد فریب، خطر و حتی دانایی دیده می‌شود. به عنوان مثال، در اسطوره‌های مختلف، مارها به عنوان موجوداتی با قدرت‌های خاص شناخته می‌شوند.

    2. مارها در ادبیات و هنر: مارها در ادبیات و هنر به عنوان نمادهایی از فریب و خطر به تصویر کشیده شده‌اند. یکی از معروف‌ترین مثال‌ها، داستان آدم و حوا در کتاب مقدس است که در آن مار به حوا وسوسه می‌کند.

    3. توانایی‌های خاص: برخی از مارها قادرند تا از طریق حس گرما، طعمه‌های خود را شناسایی کنند. این توانایی به آن‌ها کمک می‌کند تا در شب و در تاریکی شکار کنند.

    4. مارهای خانگی: در سال‌های اخیر، برخی از افراد به نگهداری مارها به عنوان حیوانات خانگی علاقه‌مند شده‌اند. انواع مختلفی از مارها وجود دارد که برای نگهداری در منزل مناسب هستند و می‌توانند به عنوان حیوانات خانگی جذاب و کم‌هزینه شناخته شوند.

    5. تأثیر بر اکوسیستم: مارها نقش مهمی در اکوسیستم ایفا می‌کنند. آن‌ها به کنترل جمعیت موجودات کوچک‌تر کمک می‌کنند و به عنوان شکارچیان و طعمه‌ها در زنجیره غذایی عمل می‌کنند.

    گذشته‌ی ساده snake چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده snake در زبان انگلیسی snaked است.

    شکل سوم snake چی میشه؟

    شکل سوم snake در زبان انگلیسی snaked است.

    شکل جمع snake چی میشه؟

    شکل جمع snake در زبان انگلیسی snakes است.

    وجه وصفی حال snake چی میشه؟

    وجه وصفی حال snake در زبان انگلیسی snaking است.

    سوم‌شخص مفرد snake چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد snake در زبان انگلیسی snakes است.

    ارجاع به لغت snake

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «snake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snake

    لغات نزدیک snake

    • - snail-paced
    • - snaillike
    • - snake
    • - snake charmer
    • - snake dance
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.