فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Creep

kriːp kriːp

گذشته‌ی ساده:

crept

شکل سوم:

crept

سوم‌شخص مفرد:

creeps

وجه وصفی حال:

creeping

شکل جمع:

creeps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb C2

خزیدن، مورمور شدن، جنبیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The baby creeps.

کودک چهار دست و پا می‌رود.

The rabbit creeps into its den.

خرگوش به لانه‌ی خود می‌خزد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The student creeps to school.

شاگرد با آهستگی و بی‌میلی به مدرسه می‌رود.

Age creeps upon us.

پیری کم‌کم فرا می‌رسد.

You will come creeping back when your money is gone.

وقتی پولت تمام شود با سرافکندگی بازخواهی گشت.

a creeping plant

گیاه خزنده

creep curve

نمودار خزش

creep strength

مقاومت (تاب) خزش

metal creep

وادادگی فلز

Our new teacher is a creep.

معلم جدید ما خیلی گند است.

This movie gives me the creeps.

این فیلم مرا به چندش می‌آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد creep

  1. verb crawl along, usually on ground
    Synonyms:
    crawl on all fours crawl along sneak skulk slither worm inch wriggle squirm writhe tiptoe slink steal edge glide scrabble scramble snake lurk insinuate pussyfoot grovel approach unnoticed gumshoe

Collocations

the creeps

احساس بیزاری (تهوع یا ترس و غیره)، چندش

Idioms

make one's flesh (or skin) creep

مشمئز کردن، به چندش آوردن

ارجاع به لغت creep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/creep

لغات نزدیک creep

پیشنهاد بهبود معانی