فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Creep

kriːp kriːp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    crept
  • شکل سوم:

    crept
  • سوم شخص مفرد:

    creeps
  • وجه وصفی حال:

    creeping
  • شکل جمع:

    creeps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adverb C2
    خزیدن، مورمور شدن، جنبیدن
    • - The baby creeps.
    • - کودک چهار دست و پا می‌رود.
    • - The rabbit creeps into its den.
    • - خرگوش به لانه‌ی خود می‌خزد.
    • - The student creeps to school.
    • - شاگرد با آهستگی و بی‌میلی به مدرسه می‌رود.
    • - Age creeps upon us.
    • - پیری کم‌کم فرا می‌رسد.
    • - You will come creeping back when your money is gone.
    • - وقتی پولت تمام شود با سرافکندگی بازخواهی گشت.
    • - a creeping plant
    • - گیاه خزنده
    • - creep curve
    • - نمودار خزش
    • - creep strength
    • - مقاومت (تاب) خزش
    • - metal creep
    • - وادادگی فلز
    • - Our new teacher is a creep.
    • - معلم جدید ما خیلی گند است.
    • - This movie gives me the creeps.
    • - این فیلم مرا به چندش می‌آورد.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد creep

  1. verb crawl along, usually on ground
    Synonyms: approach unnoticed, crawl on all fours, edge, glide, grovel, gumshoe, inch, insinuate, lurk, pussyfoot, scrabble, scramble, skulk, slink, slither, snake, sneak, squirm, steal, tiptoe, worm, wriggle, writhe

Collocations

  • the creeps

    احساس بیزاری (تهوع یا ترس و غیره)، چندش

Idioms

ارجاع به لغت creep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creep

لغات نزدیک creep

پیشنهاد بهبود معانی