امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crept

krept krept
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    crept
  • شکل سوم:

    crept
  • سوم‌شخص مفرد:

    creeps
  • وجه وصفی حال:

    creeping

معنی‌ها

adverb
زمان گذشته ساده فعل Creep

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adverb
قسمت سوم فعل Creep
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crept

  1. verb To advance slowly
    Synonyms:
    inched dragged crawled
  1. verb To go stealthily or furtively
    Synonyms:
    snuck stolen crawled snaked pussyfooted skulked writhed edged prowled moused slipped slidden lurked slithered inched grovelled glided
  1. verb To experience a repugnant tingling sensation
    Synonyms:
    crawled
  1. verb To move along in a crouching or prone position
    Synonyms:
    wormed snaked slidden crawled
  1. verb Show submission or fear
    Synonyms:
    grovelled cowered cringed crawled fawned

ارجاع به لغت crept

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crept» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crept

لغات نزدیک crept

پیشنهاد بهبود معانی